تسلسیت واژه کوچکی ست برای ابراز همدردی چنین فاجعه عظیمی .خدمت عزیزان بازمانده ابیاتی از مولوی مینویسم، باشد که تصلی جان گردد.
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من تو مَگِریْ و مگو: «دریغ! دریغ!»
به دام دیو دراُفتی دریغ آن باشد
جنازهام چو ببینی مگو: «فراق! فراق!»
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو: «وداع! وداع!»
که گور پرده جمعیت جنان باشد
فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زیان باشد؟
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست؟
چرا به دانه انسانت این گُمان باشد؟!
تو را چنین بنماید که من به خاک شدم
به زیرِ پایِ من این هفتآسمان باشد
باز یه بغضی گلومو گرفته
باز همون حس درد جدایی
من امروز کجامو تو امروز
کجایی....
بنده نیز مصیبت جانسوز فقدان مرحومه خانم یوسفی را به خانواده محترم اسماعیل بیگی بالاخص دوستان خوبم اقا هادی و قدرت ا...تسلیت عرض مینمایم و بقای عمر بازماندگان را از خداوند منان خواستاریم.خدایش بیامرزد