زندگینامه شهید ابراهیم علیخانی :
شهید ابراهیم علیخانی فرزند عباس علیخانی و مولود کاظمی در سیزدهم دی ماه 1349 در بیمارستانی در شهرستان ری چشم به جهان گشود . تا قبل از رفتن به مدرسه در شهرری ساکن بودند و بعد از آن در شهرستان دلیجان سکونت گزیدند. ایشان تا مقطع سیکل بیشتر ادامه تحصیل ندادند و چون علاقه زیادی به شغل و حرفه پدرشان (برق کشی) داشتند؛ بعد از ترک تحصیل به حرفه پدرشان مشغول شدند.
از خصوصیات اخلاقی ایشان: اخلاق نیکو ،شوخ طبعی، اهل دستگیری از مستمندان، مهربان، دوستدار خانواده و ... را میتوان نام برد.
ایشان در سال 1366 به جبهه اعزام شدند. در جبهه سمت ایشان بیسیم چی بود. در خرداد ماه 1367 به درجه جانبازی شیمیایی نائل آمد و مجددا پس از بهبود و اعزام به جبهه در 20ام مرداد ماه 1367 در منطقه شلمچه به وسیله ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل امدند .
وصیتنامه:
بسمه تعالی
وصیتنامه ابراهیم علیخانی
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
با درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و شهدا و همه رزمندگان اسلام
ای مردم مسلمان ایران به جبهه ها هجوم آورید . یا شهادت نصیب ما می شود یا پیروزی را در آغوش می کشیم و به قول دوستم شهید سعید احمدی این انقلاب بود که ما را از لجن زار طاغوت بیرون کشید.
شما ای پدر عزیزم از شما می خواهم که برادرانم اسماعیل و روح الله را طوری تربیت نمایید که جانشین من در سنگر باشند و تو ای مادر عزیزم از شما خواهش می کنم اگر ناراحتی از شما به من رسیده مرا حلال نمایید و اگر شهید شدم برای من گریه نکنید بلکه برای امام حسین علیه السلام گریه کنید و تو ای خواهرم حجابت را حفظ کن تا خون شهدای اسلام پایمال نگردد و از شما می خواهم که در کلاسهای قرآن و احکام اسلامی شرکت نمایید. ای خویشان و بستگان من هر کدام از شما از من ناراحتی و خطایی دیده اید مرا حلال نمایید و شما ای پدر عزیزم که خیلی برایم زحمت کشیده ای و مرا به این سن رسانده ای من شما را بسیار عذاب داده ام مرا ببخشید و مادرم شما که شب و روز بیخوابی کشیده اید و مرا بزرگ کرده اید خیلی باعث ناراحتی شما شده ام مرا حلال نمایید و شما دوستان من اگر از من خطایی سرزده و باعث ناراحتی شما شده است مرا ببخشید و حلال نمایید و سنگر مرا خالی نگذارید تا این رژیم جنایتکار بعثی بار دیگر جنایتی دیگر مرتکب شود . با حضور در جبهه ها نفسهای آخر او را بگیرید . اگر من شهید شدم حتما مرا در سینقان در جوار شهید سعید احمدی که یکی از دوستانم بود به خاک بسپارید و در پایان از کلیه هموطنان عزیز تقاضا دارم پیام امام را لبیک گفته و با حضور در جبهه و حضور در صحنه از این انقلاب و خون شهدای این انقلاب پاسداری کنند و همیشه امام را دعا کنید .
خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
ابراهیم علیخانی
19/12/1366
خاطره ای از شهید:
مشخصات راوی خاطره
نام و نام خانوادگی: مولود کاظمی نسبت با شهید:مادرشهید
نشانی محل سکونت: خ امام روبروی جرثقیل نظر لوازم برقی علی خانی تلفن: 3433
عنوان خاطره:
شهید علیخانی دارای 16 سن بود که به شهادت رسید
ایشان حدود هشت ماه در جبهه حضور داشت که به شهادت رسیدند ایشان یک مرتبه مجروح که از ناحیه پا ترکش اصابت کردند و در مرتبه دوم به شهادت رسیدند
ایشان دارای مدرک سیکل و برق کش بودند ایشان در شلمچه در اواخر جنگ بود که به همراه هفتاد نفر به شهادت رسید
ایشان به عنوان بیسیم چی در جبهه حضور داشت
دوسال پیش در عالم خواب دیدم که به من گفت که دیگر به خوابت نمی ایم چون بسیار خودت را اذیت می کنی
در زمانی که مادر پدرش به رحمت خدا رفت به خوابم امد وگفت که من امده ام و ایشان دستی گل به دستش بود
بسیار به خانواده علاقه داشت و فرزند اول بود
ایشان از طریق بسیج به جبهه اعزام شدند
شبی که شهید شد به خانه اوردند گلوله ای به شکمش اصابت کرد
