دیار سینقان
يكشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۱۲ ب.ظ
شعر زیر را آقای علی عسگری برای وبلاگ ارسال کرده اند:
گرتو هستی دوستدار سینقان
خدمتی کن بر دیار سینقان
گفت با من پیرمردی موسپید
او که دیده لااقل هفتاد بهار سینقان
هی نسازید توی این ده خانه تیر اهنی
چاره ای سازید بهرکشت وکار سینقان
جمعه از تهران وکاشان ،تمام شهر ها
حمله برنان وپنیر ،ماست تغار سینقان
کی شما باری زدوش سینقان برداشتی
کرده ای صد من اضافه روی بار سینقان
کاشتی در باغچه خود سوسن وسرو سمن
بی مروت رحم کن بر کشت وکار سینقان
چون شود شنبه تریلی از زباله ساختی
خرج این هم می شود اندک دلار سینقان
پول این اجر وسنگ واهن وکاشی اگر
کار گاهی گشته بوداندر جوار سینقان
باز می گشتند جوانان باز بر سوی وطن
سکه می شدوضعشان با کسب وکار سینقان
الغرض او گفت ما هم بر شما ها بازگو
کرده ام شاید که کاری شد برای کار وبار سینقان
(بی ریا)چون پند ان فرزانه را با جان شنید
اسم او فعلا نباشددر امار سینقان
۹۴/۰۲/۲۰