تصاویر لایروبی استخر درکهریز باکمک بسیج سازندگی را در ادامه ببینید.
با از دست رفتن هر یک از بزرگان و ریش سفیدان روستا قطعه ای از تاریخ سینقان که سینه به سینه از پدر به فرزندان نقل شده است همراه او به خاک سپرده خواهد شد. شاید روزگار به جایی برساند تا از سینقان پیشینه ای جز نامش باقی نماند. بنابر این بر آن شدیم تا هرچه میتوانیم از فرهنگ و رسوم و آداب و اصطلاحات خاص سینقان جمع آوری کرده و در وبلاگ قرار دهیم. در این راه از تمامی اهالی خوب سینقان تقاضا داریم تا اطلاعات خود را در این خصوص ارائه نموده و در هرچه پربارتر نمودن این صفحه به ما کمک نمایند. از قسمت نظرات همین مطلب میتوانید نسبت به درج مطالب خود اقدام نمایید تا در ادامه مطلب درج گردد.
شهباز خالو
شخصی بی دست و پا و چلمن بوده که همه کارها رو چپکی انجام میداده است-ملانصر الدین سینقان
آمیر
سید میر کدخدای سابق سینقان
خاورچری=khaavar chori
یکی از دزدان معروف در تاریخ سینقان که از جنث مونث بوده است.
پلنگ مد میرزو=پلنگ محمد میرزا
...
علی خان مرسب=alikhaane morassab
...
فتُللوی زربک=fatolloye zorabbak
فتح الله زربک
دو شاخ کبود
نام یکی از کوهها واقع در مرغزار
قلعه زیره
...
کِویَر
...
دَرِکَریز
...
میولو=miollo
منطقه وسط روستا-جایی بین محله بالا و محله پایین (میان لا)
لا خراب
...
لا مُرجه
...
تاقدر
...
را کنوره
...
گَلِ گوشیو
...
خونیو
...
بیدشک
...
تودنگریه
...
چاله سیل
منطقه ای که مدرسه راهنمایی روستا در آن بنا شده و مامن و ماوای جوانان روستا و میدان فوتبال اش بود بطوری که بعید میدانم هیچ جوان سینقانی ای وجود داشته باشد که از آن خاطره نداشته باشد
سَرکیون
...
بیجگون
...
سرمزار
قبرستان روستا
گردوی حاج رزاق
درخت گردوی پای کوه سرمزار
قنات برکی
یکی از قنوات روستا
زیره
یکی از مزارع روستا
مرغزار
از مراتع و مناطق سرسبز روستا که قابلیت استفاده همگانی دارد
پشت قلعه
نام یکی از محلات روستا
میدان پایه
میدان مرکزی روستا-محل مسافرگیری و تخلیه مسافر خط مینی بوس رانی روستا
مسجد نبات
مسجد واقع در میدان پایه
آسد اکبر
سید اکبر قهاری - مسئول مخابرات روستای سینقان
اوستا غلامرضا
حاج غلامرضای باقری- بنّای قدیمی و سابقه دار روستا که شمار زیادی از ابنیه روستا بدست او بنا شده است
غلامحسین
آقای غلامحسین محجوبی مسئول خط مینی بوس سینقان-دلیجان
آق مندلی
سید محمد علی قهاری راننده خط مینی بوس سینقان-کاشان
آق مصطفو قصاب
سید مصطفی قهاری قصاب سابق سینقان
علیمیرزو
آقای علیمیرزای اشرفی موذن روستا
حاجی آقوسف
حاج آقا یوسف قهاری- بقال روستا که مغازه ایشان واقع در محله بالا روبروی مسجد جامع است
میرزحسین
آقای میرزاحسین محجوبی- بقال روستا که مغازه ایشان واقع در میدان پایه میباشد.
میرزحسین آق کوچک
آقای میرزا حسین اسماعیل بیگی- مداح و مغازه دار روستا که مغازه ایشان در کوچه آب انبار واقع است
میرزممد
میرزا محمد - میوه فروش سابق و بقال فعلی روستا که مغازه ایشان در حدفاصل محله بالا و محله پایین قرار دارد
غلامعلی کله مهدعلی
آقای غلامعلی رسولی که مغازه فروش محصولات پلاستیک و آلمینیومی ایشان در میدان پایه قرار داشت
بچه هوی
در عروسی ها هنگامی که داماد را از مکانی به مکان دیگر مشایعت می کردند(مثلا به طرف حمام یا از حمام به طرف محل برگزاری عروسی) یکی از جمع بلند میگفت بچه هوووووووی و همه جمع با هم جواب می دادند هوووووووی هووووووووی هووووووووی
غربول زنی=gharbool zani
مراسمی بود که در هنگامی که شخصی به بیماری مبتلا میشد توسط آشنایان او انجام میشد ، به این صورت که صورتهای خود را می پوشاندند و با در دست گرفتن یک غربال کوچک و یک کلید چوبی به در خانه اهالی میرفتند و با زدن کلید چوبی ، هر کس در را باز میکرد چیزی داخل غربال میریخت و در انتها با محتویات غربال آشی پخته میشد که کسی که بیمار بود از آن آش میخورد و خوب میشد
مچم شده مثل سُکه ی درمبه
مچ دستم آنقدر ضعیف شده است که به اندازه چوب نازک گیاه درمبه باریک شده است
زیر گردوی حاجی رزاق بخوابی
بمیری-گردوی حاج رزاق در پای کوهی قرار دارد که قبرستان سینقان حساب میشود- وقتی میگویند زیر گردوی حاج رزاق بخوابی یعنی که بمیری و آنجا دفن شوی
همه کارام آراسته ،کارد کُلِم بی دسته
وقتی به کار میرود که کسی کاری را که اهمیت دارد رها کرده و کاری بی اهمیت را انجام میدهد مضمون این مثل یعنی همه کارهایم درست و راست شده فقط مانده کارد کهنه ای که باید دسته اش را درست کنم؟
سر به آخور ورزو نکن
با آدم گاو و زبان نفهم طرف نشو (ورزو همان گاو نر است)
مُرده هات رو تُکِ آلوچا میدوونم
به امواتت فحش میدهم - آتیش گوری میکنم
بیچر=bichor
یعنی اینکه حق دزدیدن و یا محترمانه تر حق برداشتن نداری( وقتی عده ای از جوانها قاپ بازی می کردند و کسی از آن محل رد میشد به محض آنکه در تیررس نگاهشان قرار میگرفت یا به محل بازی نزدیک میشد میگفتند: آقای فلانی بیچر - یعنی حق نداری قاپها رو برداری و در بروی!
سگ بابو خورده
فحشی در حق پدر کسی دیگر تو مایه های پدر سوخته
وَره جُوی=varejovi
ور جوابی- جواب کسی را تر و نقد دادن
یموت پدر
پدر مُرده
سلخ کُدورو
...
لقز=loghoz
حرف نامربوط و ناشایست
پنداشتم=pendashtam
فکر کردم- گمان کردم
پنداری=Pendari
گویی-انگار که
تُرشله=torshole
برگه زرد آلو
باد به جا نکن=baad be jaa nakon
این اصطلاح به زمان استفاده از کرسی بر میگردد ، وقتی تازه واردی میخواست زیر کرسی بنشیند یا بچه شیطونی کناره های لحاف کرسی را بالا می زد و زیر کرسی سرد میشد به او میگفتند باد بجا نکن یا بچه باد به جا نکن یعنی هوای سر نفرست زیر کرسی و کرسی رو یخ نکن
شاقه قلوس به دستات اوفده=shaaghe gholoos be dastat ofda
نوعی نفرین است و شاقه قلوس نام بیماری ایست که مبتلای به آن دستانش خشک شده و ترک میخورد و خون ریزی میکرد.
تیر غیب خورده=Tire gheyb khorde
نوعی نفرین ، که آرزو میکند فرد مقابل تیر غیب بخورد
سلخ کدورو آتیش گرفته=selkhe kodooro aatish gerefte
در زمان قدیم سینقانی ای به نراق میرفته(یا نراقی ای به سینقان میامده ، نمیدانم روایات مختلف است والله العالم) در راه به سلخ کدورا میرسد (سلخ هم که معنیش استخر آب است) و از آنجا که نور ماه در آب سلخ تلالو داشته گمان میکند که سلخ کدورو آتیش گرفته و دوان دوان به سمت همشهریهایش بر میگردد و فریاد زنان میگوید کمک کمک بیایید که سلخ کدورو آتیش گرفته!!!
بلای سواره ببرتت=balaaye savare bebaratet
نوعی نفرین است ، اما نمیدانم بلای سواره چه نوع بلایی است و اصلا سوار چیست
شیت کردن=shit kon
پهن کردن مثال چادشبو شیت کن
چادشب=chaad shab
همان چادر شب است
بی پرگار=bi pargaar
بدون ملاحظه،نامتعادل
یه پک= ye pok
مدام ، پشت سر هم
آله پوره=aale poore
تکه تکه کردن
هرزه کالک=harze kaalak
خربزه
سُقومَت بگیر=soghoomat begir
نلول- تکون نخور
چپ لاق= chap laagh
کسی که یک چشمش چپ یا منحرف باشد گویند
جُل پوش=jol poosh
پوشاندن روی ماست برای ماسیدن -پوشاندن روی هر چیزی با پارچه
قلوز قلوز=gholooz gholooz
صدای ناله سگ
موسیرک شی=moosirak shi
کور بشوی (نفرین است)
جونممرگ شی=jonammarg shi
جوان مرگ بشوی(نفرین است)
ترشبولو=torshebolo
آبکش
اندو=andoo
کاهگل کردن پشت بام برای جلوگیری از نفوذ آب
سُکه=sokke
چوب باریک
چیله=chile
چوب نازک
سولند=sooland
ناودان
سلخ=selkh
استخر
کرفلدونه=kerfeldoone
فرفره
کنده=kande
طویله، آغل
جوهونه=johoone
گاو نر
زُجو=zojo
آب ماست که پس از جوشاندن یا ماندن در آفتاب تبدیل به قراقوروت میشود
مال و هال=maalo haal
گاو گوسنفد و احشام
کوزِ کنده=kooze kande
داخلی ترین قسمت طویله
چلیفه=chelife
مُرده شور خانه
تود=tood
توت
کِلِندون=kelendoon
قفل چوبی درهای چوبی قدیمی
سملقوت=samalghoot
سنگ
کیسه=kise
جیب
شیمبند=shimband
...
سنجت=sanjat
سنجد
آسنگله=aasangale
درب طویله
مدبخ=مطبخ
آشپزخانه
نیق=nigh
تکه چوب نک تیز که برای تند حرکت کردن به بدن الاغ فشار میدهند
ماق=magh
تکه چوبی که پس از بستن جارو برای محکم شدن رشته های جارو درآن وارد میکنند
یو=یوغ
چوبی که به گردن گاو میگذارند برای شخم زمین
آونگون=aavangoon
آویزان
دلنگون=delangoon
همان آویزان
دولاوه=doolaave
همان دولاب ، تو رفتگی درون دیوار که با دربی چوبی بسته میشد
رفه=Rafe
رپه یا رفه تاقچه ای بلند نزدیک سقف که اشیاء تزئینی در آن میگذاردند
کلندون=kolondoon ya kelendoon
کلید چوبی دربهای چوبی قدیمی
تنورماله=tanoormaale
قطعه ارچه کهنه و مندرس که برای تمیز کردن تنور از آن استفاده می شود
کُجُله=kojole
پوسته چوبی بادام که پس از خشک شدن به عنوان سوخت در تنور استفاده می شد
دَمِنِه=damene
توده ای پارچه ای که بر روی مسیر ورود و خروج هوای تنور می گذارند و به وسیله آن شدت آتش را کنترل می کنند
چلیکی=chelliki
ظرف کوچک مخصوص حمل نفت
دیلماج=dilmaj
مترجم
چوون=choon
دستگاه خرمن کوب قدیمی
لت=lat
تخته ای صاف که زمین را پس از شخم زدن با آن صاف کرده و ناهمواریهایش را برطرف میکردند
قاهر=ghaaher
بز ماده ای که زایمان اولش باشد
وشتر=veshtar
گوساله ماده یکساله
توقولی=togholi
بره ماده یکساله
کولار=kolaar
بز ماده یکساله
یه بر=ye bor
بز نر یکساله
قعر=ghehr
سوراخ کف سلخ(استخر)که محل تخلیه آب است
سونه=soone
ظرفی سفالین دارای سطح داخلی آج دار جهت ساییدن کشک
تولکی=toolaki
نهال درخت
دیز اندون=diz andoon
وسیله ای فلزی برای نگه داشتن دیزی روی آتش
قزقون=ghazghoon
دیگ مسی با دهانه تنگ جهت پخت رب- مربا و...
ارقوت=arghoot
مشکی که با پوست بز ساخته می شده است
شره=sherre
تکه نخ کهنه و پوسیده
تاریک منگوله=taarik mangoole
ظلمات- تاریکی
اولولو=oolooloo
مترسک
درخاک زرد
محل برداشت خاک کاه گل پشت بام